گمان مصونیت از انحراف را مطلقاً در خودمان نباید راه بدهیم؛

یعنى هیچ‏کس نباید بگوید وضع ما که روشن است و مثلاً در خط صحیح و در خط دین و خدا داریم حرکت مى‏کنیم و منحرف نمى‏شویم؛ نه، چنین چیزى نیست. امکان لغزش و انحراف از خط مستقیم براى همه هست و همه هم وسیله‏ى اجتناب از این انحراف را دارند؛ یعنى این‏طور نیست که یک سرنوشت قطعى و حتمى وجود داشته باشد تا ما بگوییم هر کس در این راه حرکت مى‏کند، ناگزیر باید لغزش پیدا کند؛ نه، انسان مى‏تواند بدون لغزش و انحراف راه را ادامه دهد. اما مصونیت از انحراف هم تضمینى نیست که انسان بگوید ما که دیگر منحرف نمى‏شویم؛ بنابراین خاطر جمع سر را روى بالش نرمى بگذارد و از حال خودش غافل شود. هیچ‏کدام از این دو طرف قضیه نباید مورد بى‏توجهى قرار بگیرد.

امام خامنه ای

دیدار اعضای هیئت دولت   17/7/84

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم جمیعا ولاتفرقوا
چند ماهی است که جنبش هایی در منطقه خاورمیانه شروع شده است و مثل قطعات دومینو از کشوری به کشور دیگر سرایت پیدا میکند. نقطه اشتراک این کشورها مسلمان بودن آنهاست و نقطه اشتراک دیگر آنها وجود حکومت هایی دست نشانده و دیکتاتور مأب در این کشور هاست که تا قبل از این حامی منافع غرب و تأمین کننده اهداف آنها در منطقه بوده اند.
ظاهرا ابتدای این اتفاقات جریان خودسوزی یک جوان تونسی بوده است،ولی در واقع این اتفاق جرقه ای بوده در انبار باروت مردم به ستوه آمده منطقه به خصوص مسلمانان که یک انقلاب تمام عیار را به راه انداخت بر علیه حکام ظالم خویش. از ابتدای شروع این تحرکات غرب مرتبا مواضع متناقضی اتخاذ نمود و هر جا که منافعش اقتضا میکرد تغییر موضع میداد که البته با شکست مواجه میشد، چرا که دریافت درستی از اوضاع نداشته اند، ولی همواره مرکز ثقل جهت گیریشان غیر اسلامی قلمداد کردن این تحرکات بوده، ولی آنجا که لازم دیدند برچسب فرقه ای بودن به این تحرکات زدند. مقام معظم رهبری برای این تحرکات دو ویژگی برشمرده اند: «دو عنصر مهم این حرکت ها ،حضور مردم در صحنه و جهت گیری دینی آن است» و حتی جایی که امریکا سعی میکند راهپیمایی های هر ساله مردم ایران را با جریان قیام مردم منطقه مرتبط بداند ،مقام معظم رهبری اینگونه جوابشان را میدهد:«به زعم امریکا مردم در  میدان آزادی تهران،همان مردم مصر در میدان التحریر هستند،در حالی که مردم ما هر سال 22 بهمن در میدان آزادی تهران جمع میشوند و شعار اصلی آنها هم مرگ بر امریکا است».
امریکا و غرب از ابتدای این حرکت ها همواره سعی کرده با دخالت مستقیم و غیر مستقیم در جریانات هر کشور در وهله اول مانع از به ثمر رسیدن انقلاب مردم شود و آنجا که موفق نشده اقدام به مصادره انقلاب نماید و با نفوذ در میان حکام جدید ،منافع خود را حفظ کند.
در این شرایط جمهوری اسلامی ایران از ابتدای امر از کشور تونس و بعد مصر و لیبی و یمن و بحرین، نه تنها سعی نکرد که دخالتی در این حرکت های مردمی داشته باشد بلکه به شدت دخالت غرب و امریکا و دول دست نشانده آنها مثل عربستان سعودی را به شدت محکوم کرده و سعی کرده که عواقب این دخالت ها را به آنها گوشزد کند. ایران حتی به حکام کشور های در معرض انقلاب هشدار داد که از حمایت های پوشالی غرب بترسید که سرنوشتتان مثل شاه مخلوع ایران خواهد شد که پس از خلع غرب حتی از پذیرش آنها سرباز زد.
    - با شروع جنبش های مردمی از تونس سیاست خارجی کشور ما همواره بر محور حمایت از ملت های آزاده بود و از جنبش های اسلامی و ظلم ستیز مردم حمایت کرد و تا امروز هم این موضع را حفظ کرده است و هیچ گاه سعی نکرد دخالتی در اداره امور این کشور ها داشته باشد،درست برعکس امریکا و متحدانش که در ابتدا خیال میکردند این حرکتها به همان سرعتی که شکل گرفته اند، فروکش خواهند کرد، پس باید از دولت تونس و شخص زین العابدین بن علی حمایت کرد. وقتی که دیدند محاسباتشان اشتباه بوده، در یک چرخش 180 درجه ای به سمت مردم تونس چرخیدند و سعی کردند خود را خیرخواه مردم تونس نشان دهندتا نفوذ خود را در دولت جدید هم حفظ کنند. چقدر مردم را ساده فرض کرده اند!!!
    - در جریان انقلاب مردم مصر باز هم مواضع کشور ما از اول مشخص بود و ثابت. از حرکت عدالت خواهانه و ظلم ستیز مردم مصر حمایت کردیم. جالب اینجاست که غرب از اتفاقات تونس عبرت نگرفت و باز هم همان رویه ضد و نقیض را در پیش گرفت و مرتبا تغییر موضع میداد تا اینکه قیام مردم مصر منجر به برکناری حسنی مبارک ،رئیس جمهور خائن و ظالم مصر شد. غرب و به خصوص امریکا و اسرائیل که به شدت شکست خورده و احساس خطر کردند تلاش خود را برای نفوذ در دولت جدید متمرکز کردند تا دولت جدید مصر هم به مفاد قرارداد کمپ دیوید پایبند باشند، ولی به حمدالله تا کنون موفق نشده اند.
    - موج این بیداری به لیبی هم رسید و آتش آن دامان معمر قذافی جرار را هم گرفت،ولی این بار قضیه قدری متفاوت پیش رفت. این موج هر چه که جلوتر میرفت قدرتمندتر میشد و غرب را بیشتر میترساند. معمر قذافی خائن وقتی که احساس کرد که کنترل اوضاع از دستش خارج شده است، به جای پذیرش خواسته های مردم در برابر آنها جبهه گرفت و سعی کرد با حمله نظامی انقلاب مردم را سرکوب کند و با به خاک و خون کشیدن مردم لیبی قدرتش را حفظ کند. امریکا وغرب هم که دیگر امیدی به قذافی برای ماندن در راس قدرت نداشتند، سعی کردند با حمله نظامی به مثلا مواضع قذافی دل مردم لیبی را به دست آورند، ولی به قول مقام معظم رهبری :«اگر آنها طرفدار مردم لیبی هستند، چرا یک ماه نظاره گر کشتار مردم لیبی توسط دولت بودند و کاری انجام ندادند.»و در جای دیگر میفرمایند:«امریکا و غرب فقط به دنبال نفت لیبی هستند و به دنبال ایجاد جای پا در این کشور ،تا بتوانند دولت های آینده تونس و مصر را زیر نظر داشته باشند.» البته از طرفی هم میترسیدند که اگر لیبی هم از دست برود دیگر در منطقه جایگاهی نداشته باشند، پس سعی کردند با دخالت نظامی شرایط را به نفع خود حفظ کنند.
دراین میان سازمان های به ظاهر مدافع حقوق بشر مثل سازمان ملل و پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) و ... که به اصطلاح بایستی خوراک خوبی پیدا کرده باشند و به قول مقام معظم رهبری «باید در خدمت مردم و ملت ها باشند ،به آلت دست امریکا و غرب تبدیل شده اند» و پیگیر منافع آنها در منطقه شده اند و به جای صدور بیانیه های حقوق بشری که تا به حال زیاد صادر کرده اند و هر ساله چندتا هم بر علیه ایران صادر می کنند تنها به ایجاد منطقه ممنوع پروازی در آسمان لیبی اکتفا کرده اند که آن هم تنها برای غیر غربی ها اعتبار دارد، چرا؟! چون تمام مردم دنیا بایستی تحت ولایت اینها باشند و جان و مالشان به دست اینها باشد، اصلا نظم نوین جهانی و دهکده جهانی یعنی همین!!!؟
    - موج بیداری اسلامی (که البته غرب و وابستگانش سعی دارند بگویند موج بیداری ملی، چرا که از اسلامی بودن آن به شدت هراس دارند. میترسند انقلابی اسلامی مثل ایران دوباره پا بگیرد و همه نقشه هایشان نقش بر آب شود. میدانند که اگر بگوینداسلامی دیگر نخواهند توانست روی آن  چنگ بیندازند،چرا دشمن اصلی اسلام و مسلمین همین ها هستند. میترسند بگویند اسلامی و اوضاع بیشتر از دستشان خارج شود. البته اوضاع هیچ وقت به دست اینها نبوده که حالا بترسند خارج بشود از دستشان. ولی خب اینها عادت دارند به ایجاد جنگ روانی و بزرگتر نشان دادن خود از آنچه هستند.) به یمن و بحرین تقریبا همزمان رسید. دو کشوری که اتفاقا با آل سعود همسایه هستند. علی عبدالله صالح در یمن مدافع منافع غرب و آل سعود است و آل خلیفه در بحرین همین نقش را ایفا می کنند. علی عبدالله در یمن از سرنوشت حکام مصر و تونس ترسیده است و به همین خاطر قبول خواست مردم را مشروط بر این کرده است که تحت تعقیب قرار نگیرد. در مورد بحرین قضیه پیچیده شده است. به قول مقام معظم رهبری:«مردم بحرین خواستار حق رای در انتخاباتی آزاد هستند که توقع زیادی نیست.» از آنجا که عده جمعیت بحرین شیعه هستند غرب اینبار سعی کرد با فرقه ای جلوه دادن خواست مردم بحرین،به قول خودشان ارتباط بحرین را با دیگر کشور های اسلامی قطع کنند و با نتها یافتن آنها حریف را ضعیف کنند. مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند:«امریکایی ها تلاش دارند تا با طرح موضوع شیعه و سنی در بحرین مانع از کمک و حمایت های مردمی از قیام مردم بحرین شوند». برای پیشبرد این هدف هم مزدوران خود در منطقه را مأمور دامن زدن به این موضوع نمودند. گرچه آل سعود به بهانه اسلام و اسلام گرایی با حضور نظامی در بحرین قصد دارند این مأموریت را انجام دهند،و به همین دلیل همه مسلمانان جهان باید بدانند که «طرح موضوع شیعه و سنی در قضایای بحرین بزرگترین خدمت به امریکا و دشمنان امت اسلامی است.» و خواست غرب و استکبار جهانی تا با تفرقه اندازی بین مسلمانان در جریان انقلاب مردم خلل ایجاد کنند. همه مسلمانان در این مورد بایستی از ایران الگو بگیرند ،چرا که «ایران در حالی از ملت فلسطین و حرکت های اخیر منطقه در تونس،مصر ،لیبی و یمن حمایت کرده است که آنها شیعه نیستند، زیرا در این قضایا بحث شیعه و سنی مطرح نیست.» و اصل اساسی و مهم استقلال و عزت امت اسلامی و همه مسلمانان جهان است. دولت سعودی نیز که با دخالت نظامی در امور کشور های منطقه در حال دامن زدن بر آتش این تفرقه و کشتار هرچه بیشتر مسلمانان هستند باید بدانند که «این اقدام موجب منفور شدن حکومت سعودی در منطقه خواهد شد و قطعا خسارات سنگینی برای عربستان خواهد داشت.»
نکته جالب توجه در مورد انقلاب مردم بحرین و جهت گیری کشور های عربی منطقه در این مورد ،این است که اینها دخالت آشکار غرب و عربستان در امور بحرین و منطقه را میبینند و اعتراض نمی کنند ،بعد اتحادیه عرب لطف میکند و از ایران به سازمان ملل به سبب دخالت در امور کشورهای منطقه و به خصوص بحرین شکایت می کند.!!!

عربستان تا کنون چند هزار نیرو به بحرین اعزام کرده برای سرکوب کردن مردم(در واقع به این کشور لشگر کشی کرده است) و اتحادیه عرب از ایران به سبب حمایت از مردم مظلوم بحرین شکایت میکند(البته چاقو هیچ وقت دسته خود را نمیبرد).!!!

دولت اردن گارد ویژه خود را برای شکنجه و کشتار مسلمانان بحرین به یاری آل خلیفه میفرستد و این خائنین باز از دخالت ایران و لبنان سخن میگویند.!!!

امریکا به لیبی لشگر کشی میکند و آنها باز هم گیر کرده اند به ایران. !!!

نظامیان دولت سعودی به زور وارد خانه های مردم بحرین میشوند، دقیقا مثل آنچه اسرائیلی ها در فلسطین و امریکایی ها در عراق و افغانستان انجام می دهند و جهان عرب هم چنان ساکت مانده است.!!!

تا کنون بیش از 50 مسجد توسط آل سعود و آل خلیفه در بحرین تخریب شده است .آیا این هم برای اسلام بوده است؟! پس مسلمانان کجا هستند،آیا نمی خواهند از خواب بیدار شوندو ببینند که اطرافشان چه می گذرد؟!

آیا باز هم آن خوی نژاد پرستی و تعصب عربی است که بر عقلشان و بر دینشان حکومت میکند؟!

آیا درست است که هر روز تعدادی مسلمان توسط مزدوران غرب در بحرین و لیبی به خاک و خون کشیده شوند و شیخ الازهر از دخالت ایران در کشور های منطقه بگوید؟!

آیا مسلمانی این است که اگر مظلوم هم مسلک شما بود از وی حمایت کنید؟!!!

کجا هستند این داعیان دروغین حقوق بشر که اگر در گوشه ای از دنیا پای گربه ای لگد شود فریاد می کشند، اما اکنون که زن و بچه ها ی بحرین زیر مشت و لگد ظالمان آل سعود هستند، لال شده اند!!!

شاید هم به خیال خودشان برای دلجویی از مردم بحرین است که کارت دعوت عروسی نوه ملکه انگلستان را میفرستند برای ولیعهد بحرین!! و شاید هم پاداش انگلیس است به جنایات رژیم بحرین!!!

شاید دخالت های نظامی آشکار غرب و آل سعود در منطقه تنها پادر میانی است جهت رفع اختلاف !!!و تنها اعلام حمایت ایران از مردم مظلوم منطقه دخالت است و دامن زدن به آتش فتنه ...!!!
    - در مورد سوریه هم شاید بعضی گله کنند که چرا حرفی به میان نیامد. آنچه در سوریه اتفاق افتاده با آنچه در یمن و بحرین در حال وقوع است ،تفاوت زیادی دارد. در کشور های مصر ،یمن و بحرین،ملت ها یکپارچه به پا خواسته اند و با تمام قدرت در حال دست و پنجه نرم کردن با دیکتاتور هایی هستند که از حداقل پشتیبانی مردم برخوردار نیستند .ولی در سوریه اکثریت مردم در شهرهای مختلف با برگزاری راهپیمایی های میلیونی خود ،ضمن محکوم کردن اغتشاشات به وجود آمده ،از رئیس جمهورشان حمایت می کنند. برخوردهایی نیز که در برخی شهرها مثل درعاگزارش میشود بسیار محدود و مقطعی بوده و با تحولات منطقه قابل مقایسه نیست. دولت سوریه اسنادی در دست دارد که نشان میدهد آشوب های سوریه معلول تحریکات رژیم صهیونیستی و سعد حریری است و به همین دلیل هم به مجامع جهانی شکایت کرده است. کشته شدن تنی چند از مردم سوری توسط افرادی نقابدار و با سلاح های اهدایی رژیم صهیونیستی که بعضا در بنادر این کشور کشف شده اند گویای این حقیقت است که اغتشاشات منشأ خارجی داشته است.درست مثل فتنه 88 که عوامل غرب در ایران به راه انداختند و توسط مردم خنثی شد. این اغتشاشات توطئه ای که توسط امریکا و اسرائیل  برای برداشتن پل ارتباطی ایران با حزب الله و حماس طراحی شده است، بر اساس نظر یکی از سیاستمداران امریکایی که معتقد است برای شکست حزب الله و حماس باید سوریه را از چنگ ایران درآورد.
پایان مطلب پیش بینی است از سوی مقام معظم رهبری:

«حرکت جدیدی که در منطقه آغاز شده است، حرکت امت اسلامی و با سمت و سوی اهداف اسلامی است و این حرکت طبق وعده الهی قطعا به پیروزی خواهد رسید و به توفیق الهی سلسله شکست های امریکا در منطقه ادامه پیدا خواهد کرد.»

والسلام علی من اتبع الهدی